سامانه پژوهشی – تحلیل تجربی رابطه بین کاهش نا­برابری آموزشی و بهره­وری­کل عوامل تولید در ایران

ساخت وبلاگ

۲-۲-۵-۲- برخی عوامل مؤثر بر بهره­وری سرمایه ۲۱
۲-۲-۵-۳- برخی عوامل مؤثر بر بهره­وری کل عوامل تولید ۲۲
۲-۳- مروری بر مطالعات تجربی ۲۴
۲-۳-۱- مطالعات خارجی ۲۴
۲-۳-۲- مطالعات داخلی ۲۸
۲-۴- جمع­بندی ۳۴
فصل سوم: روند بهره­وری کل عوامل تولید و ضریب جینی آموزش در ایران
۳-۱- مقدمه ۳۶
۳-۲- بهره­وری کل عوامل تولید ۳۶
۳-۲-۱- جایگاه بهره­وری در برنامه ­های توسعه اقتصادی کشور ۳۷
۳-۳- ضریب جینی آموزش ۳۹
۳-۳-۱- محاسبه ضریب جینی آموزش ۴۱
۳-۴- جمع­بندی ۴۵
فصل چهارم: روش­شناسی تحقیق
۴-۱- مقدمه ۴۷
۴-۲- مدل تحقیق ۴۷
۴-۳- معرفی روش تحقیق ۴۸
۴-۴- آزمون پایایی ۴۹
۴-۵- روش ARDL 49
۴-۵-۱- الگوهای پویا ۴۹
۴-۵-۲- آزمون هم­انباشتگی روش بنرجی، دولادو و مستر (۱۹۹۲) ۵۲
۴-۵-۳- مدل تصحیح خطا (ECM) 52
۴-۵-۴- آزمون ثبات ساختاری (آماره CUSUM و CUSUMSQ) 53
۴-۶- جمع­بندی ۵۴
فصل پنجم: یافته­ های تحقیق
۵-۱-مقدمه ۵۶
۵-۲- بررسی پایایی متغیرها ۵۶
۵-۳- برآورد مدل با بهره گرفتن از الگوی ARDL 58
۵-۳-۱- برآورد مدل کوتاه­مدت ۵۹
۵-۳-۲- بررسی وجود رابطه تعادلی بلندمدت ۶۳
۵-۳-۳- برآورد مدل بلندمدت ۶۳
۵-۳-۴- برآورد مدل تصحیح خطا (ECM) 65
۵-۴- نتایج آزمون فرضیه ۶۶
۵-۵- جمع­بندی ۶۷
فصل ششم: جمع­بندی، نتیجه ­گیری و پیشنهادها
۶-۱- مقدمه ۷۰
۶-۲- مروری بر خطوط کلی تحقیق ۷۰
۶-۳- نتیجه آزمون فرضیه ­های تحقیق ۷۲
۶-۴- توصیه­های سیاستی ۷۴
۶-۵- پیشنهادهایی برای پژوهش­های آتی ۷۵
منابع و مآخذ
الف) منابع فارسی ۷۶
ب) منابع انگلیسی ۷۸
پیوست.۸۱
مقدمه
بر اساس رویکرد اصلی مطالعه که بررسی اثر کاهش نابرابری آموزشی بر بهره­وری کل عوامل تولید طی دوره ۱۳۹۰-۱۳۴۹ است، در این فصل کلیات تحقیق در نه بخش بیان شده است. در بخش دوم و سوم بیان مسئله و ضرورت و اهمیت موضوع بیان شده است. بخش چهارم و پنجم به اهداف و فرضیه ­های تحقیق اختصاص دارد. در بخش ششم به روش تحقیق اشاره شده است. بخش­های هفتم و هشتم به ترتیب به تعریف مفاهیم و محدودیت­های تحقیق اختصاص دارد. در بخش پایانی نیز سازماندهی تحقیق صورت گرفته است.
۱-۲- بیان مساله
بهره­وری[۱] مفهومی است جامع و کلی که افزایش آن به عنوان یک ضرورت، جهت ارتقاء سطح زندگی، رفاه بیشتر، آرامش و آسایش انسان­ها، که هدفی اساسی برای همه کشورهای جهان محسوب می­شود، همواره مدنظر دست­اندرکاران سیاست، اقتصاد و برنامه­ریزان بوده است. بهره­وری به عنوان یکی از شاخص­های مهم کار­آمدی بخش­ها و فعالیت­های مختلف اقتصادی محسوب می­شود و معیاری مناسب برای ارزیابی عملکرد بنگاه­ها، سازمان­ها و تعیین میزان موفقیت در رسیدن به اهداف می­باشد. بهره­وری به دلیل ماهیت اندیشه و دانش محوری که دارد در سایر ابعاد شکوفایی اقتصادی نظیر نوآوری، کیفیت، مدیریت و حتی اقتصاد کلان آثار مثبت و غیر قابل انکاری را به دنبال خواهد داشت (ابطحی وکاظمی،۱۳۷۸).
در واقع، بهره­وری چگونگی و میزان استفاده از عوامل تولید را در تولید محصول نشان می­دهد که در صورت استفاده بهینه از عوامل تولید، بهره­وری آن­ها افزایش خواهد یافت. بهره­وری کل عوامل تولید[۲]، به افزایش تولید ناشی از افزایش در کارایی[۳]– افزایش سطح مهارت­ها، تحصیلات نیروی کار، تکنولوژی و غیره- دلالت دارد. بهره­وری کل عوامل تولید به عنوان منبع پویا و دائمی رشد اقتصادی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد؛ که بر اساس نظریات موجود، سرمایه انسانی[۴] به عنوان یکی از مهم­ترین عوامل اثر­گذار شناخته می­شود (امینی و حجازی،۱۳۸۶).
سرمایه انسانی مفهومی گسترده و پیچیده است که شامل انواع مختلفی از سرمایه ­گذاری بر روی مردم می‎شود. مفهوم سرمایه انسانی در ادبیات اقتصادی شامل آموزش (تحصیلات)، سلامت، مهارت، تجربه، مهاجرت و دیگر سرمایه ­گذاری­هایی می­باشد که رشد آن باعث افزایش بهره­وری نیروی کار و در نتیجه افزایش رشد اقتصادی می­شود.
آموزش، به عنوان یکی از مفاهیم سرمایه انسانی، توانایی­های متعددی را به نیروی­کار انتقال می­دهد و موجب افزایش قدرت تولید و بازدهی کار می­شود. آموزش از یک سو قابلیت­های نیروی انسانی را ارتقاء می­بخشد و در شکوفا ساختن استعدادها نقش مؤثری دارد و از سوی دیگر نیروی کار را برای استفاده بهتر از تکنولوژی برتر تولید آماده و مهیا می­سازد. این دو نقش آموزش هر دو در رشد و توسعه اقتصادی سهم مهمی دارد. دسترسی عادلانه و برابر به آموزش، تحرک اجتماعی و اقتصادی فقرا را ممکن می­سازد و سهم­بری آنان را از تولید افزایش می­دهد. فواید آموزش از سطح فردی فراتر می­رود. شرکت­ها، صنایع و به طورکلّی اقتصاد از بهبود کیفیت سرمایه انسانی که از طریق آموزش به دست می­آید بهره­مند می­شوند. آگاهی از میزان نابرابری آموزش و ریشه ­های آن در کشور مهم است؛ زیرا توزیع نابرابر فرصت­های آموزشی، زیان‎های رفاهی قابل ملاحظه­ای برای جامعه دارد. آموزش ناکافی یا نامطلوب، انسان را از شکوفا شدن استعدادها و قابلیت­ها محروم می­سازد، درحالی که بهبود در توزیع فرصت­های آموزش، بهره­وری و خلاقیت را افزایش می­دهد، دسترسی نابرابر به فرصت­های تحصیلی می ­تواند به نابرابری­های بیشتر منتهی شود (ایرن[۵]، ۲۰۰۷).
تاکنون، تمرکز اصلی بحث روی اندازه ­گیری سطح متوسط آموزش بوده است و توجه زیادی به ابعاد توزیعی آن نشده است. بررسی چگونگی توزیع آموزش درک ما از

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

پویایی­های جمعیت و مکانیزم­ها و کانال­های ارتباطی میان آموزش و متغیرهای اقتصادی، نه فقط رشد اقتصادی بلکه کاهش نابرابری[۶]، کاهش فقر[۷]، دموکراسی و بی­ثباتی سیاسی[۸] را بهبود می­بخشد. از این رو مسئله اصلی پیش روی تحقیق حاضر این است که نابرابری آموزشی به عنوان یکی از عوامل موثر بر سرمایه انسانی چه ارتباطی با بهره­وری کل عوامل تولید دارد؟
۱-۳- اهمیت و ضرورت مطالعه
برای معرفی سرمایه انسانی به عنوان یک عامل مهم بهره­وری در هر دو سطح فردی و اجتماعی دلایل خوبی وجود دارد. همچنین دلایل کافی وجود دارد تا نقش سرمایه انسانی در اقتصاد جهانی شده امروزی، بسیار تعیین کننده و حیاتی قلمداد شود. کارگرانی که دارای قابلیت حل مسئله و توانمندی­های ارتباطی هستند در مقایسه با کسانی که این توانایی­ها را ندارند، در انجام وظایف و کارهایی که نیاز به مهارت دارد بهتر عمل می‎نمایند و علاوه بر این، سریع­تر یاد می­گیرند و خود را با تغییر شرایط بهتر وفق داده و سازگار می­ کنند. از این رو، می­توان انتظار داشت که کارگران ماهر نسبت به کارگران غیرماهر دارای بهره­وری بیشتری در هر فرایند تولید هستند و باید قادر باشند تا تکنولوژی­های پیچیده­تری را به کار بگیرند. اگر مهارت با قابلیت یادگیری بیشتر همراه باشد، دانش جدید به وجود آورده و قابلیت تطبیق با شرایط را فراهم می­ کند. به علاوه، یک نیروی کار با آموزش بیشتر، قادر خواهد بود تا هم از طریق بهبود تدریجی در فرایندهای تولیدی موجود و هم از طریق به کارگیری تکنولوژی­های پیشرفته­تر به نرخ رشد و بهره­وری بالاتری دست یابد و در عرصه­ رقابت رو به رشد جهانی به طور انعطاف­پذیرتری واکنش نشان دهد. این ملاحظات نشان می­دهد که چون فرایند تولید به طور فزاینده­ای دانش محور[۹] شده است به همین خاطر اهمیت سرمایه انسانی به عنوان یک عامل تولید با گذر زمان افزایش یافته است (فونته[۱۰]، ۲۰۰۶).
اگر تنها گروه­ها و اقشار خاصی از افراد به آموزش دسترسی داشته باشند، کسانی که از بهبود بهره­وری و ارتقاء مهارت­های خود محروم هستند تخصص و صلاحیت لازم برای تصدّی مشاغل پردرآمد را به دست نخواهند آورد و به احتمال زیاد از لحاظ اقتصادی در وضعیت نامساعدی قرار خواهند گرفت. از این رو بررسی رابطه تجربی نابرابری آموزشی و بهره­وری کل عوامل تولید مهم به نظر می­رسد. در صورتی که نتایج تحقیق نشان دهنده رابطه مثبت بین ارتقاء سطح آموزشی و بهره­وری­کل عوامل تولید باشد، سیاست­گذاران می­توانند با اتخاذ سیاست­های درست افزایش بهره­وری و در نتیجه افزایش رشد اقتصادی را موجب شوند (عمادزاده، ۱۳۸۸).
اگر چه بهبود بهره­وری بر اساس اصل عقلانیت اقتصادی همواره باید مورد توجه قرار گیرد، لیکن امروزه با کم­رنگ شدن مرزهای اقتصادی، رقابت در صحنه جهانی، ابعاد تازه­ای یافته و تلاش برای بهبود بهره­وری، پایه اصلی این رقابت را تشکیل می­دهد. این مسأله به ویژه در اقتصاد ایران که از پایین بودن سطح بهره­وری به صورت مزمن رنج می­برد حائز اهمیت فراوان است. از سوی دیگر اصلاح در توزیع فرصت­های آموزشی و برنامه ­ریزی برای حرکت به سوی برابری این فرصت­ها علاوه بر تقویت اقتصاد کلان کشور، در اصلاح توزیع درآمد و بهبود معیشت و رفاه نیروی کار جامعه از طریق ارتقاء بهره­وری آن مؤثر و حائز اهمیت می­باشد.
۱-۴- اهداف تحقیق
اهداف اصلی تحقیق عبارتند از:

 

 

  • بررسی رابطه بین کاهش نابرابری آموزشی و بهره­وری کل عوامل تولید در ایران
  • محاسبه ضریب جینی آموزش به عنوان شاخصی برای بیان نابرابری آموزشی

اهداف فرعی تحقیق عبارتند از:

 

 

 

  • بررسی تأثیر باز بودن تجاری بر بهره­وری کل عوامل تولید در ایران
  • بررسی تأثیر توسعه مالی بر بهره­وری کل عوامل تولید در ایران
  • بررسی تأثیر متقابل باز بودن تجاری و ضریب جینی آموزش بر بهره­وری کل عوامل تولید در ایران

۱-۵- فرضیه ­ها
فرضیه اصلی

 

  • کاهش نابرابری­های آموزشی تأثیر مثبت بر بهره­وری­کل عوامل تولید در ایران دارد.

فرضیه ­های فرعی

بررسی مفاهیم و مبانی اعتبار امر مختوم-دانلود پایان نامه ارشد :...
ما را در سایت بررسی مفاهیم و مبانی اعتبار امر مختوم-دانلود پایان نامه ارشد : دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6thesisdla بازدید : 149 تاريخ : جمعه 14 آذر 1399 ساعت: 22:56