دیدگاه ها و نظریه ها در تبیین گرایش به اینترنت
برای تبیین نظری «گرایش به اینترنت» به نظریه های یادگیری اجتماعی، نظریه کنترل اجتماعی، نظریه روان کاوی، نظریه شناختی، نظریه رفتاری، نظریه شناختی رفتاری، نظریه بیولوژیکی، نظریه سازه گرایی اجتماعی و نظریه جان سولر می توان اشاره کرد.
نظریه یادگیری اجتماعی
از دیدگاه نظریه یادگیری اجتماعی[1]، پدیده های اجتماعی به طور عمده ناشی از تجاربی است که بر پایه یادگیری نیابتی و مشاهده رفتار دیگران و پیامدهای آن شکل می گیرد. در مرکز این نظریه فرایند الگو سازی قرار دارد که در آن شخص رفتاری معرفتی و اجتماعی دیگران را با مشاهده، چه به طور تصادفی و چه آگاهانه یاد می گیرد. بر اساس این نظریه، وسایل ارتباطی جدید، الگوهای ارتباطی جدیدی به کاربران معرفی می کنند و کاربران نیز با مشاهده این الگوهای جدید رفتاری را یاد می گیرند(امیدوار و صارمی، 1390).
نظریه کنترل اجتماعی
بر اساس نظریه کنترل اجتماعی[2] هیرشی[3]، عاملی که باعث جلوگیری از رفتارهای انحرافی نوجوانان و جوانان می شود، پیوند اجتماعی است. به اعتقاد هیرشی، پیوندهای اجتماعی دارای چهار عنصر اصلی دلبستگی، تعهد، مسئولیت و اعتقاد است. ضعف هر یک از چهار عنصر در فرد می تواند موجب بروز رفتارهای انحرافی او شود.
الف) وابستگی: کسانی که به دیگران وابستگی و علاقه ای ندارند، نگران این نیستند که روابط اجتماعی خود را به خطر اندازند و به همین علت بیشتر احتمال دارد که مرتکب رفتار انحرافی شوند. وابستگی در حقیقت نوعی قید وبند اخلاقی است که فرد را ملزم به رعایت معیارهای اجتماعی می کند. مانند وابستگی فرزندان به والدین، اقوام نزدیک، دوستان و معلمان.
ب) تعهد: بدین معنا هر چه فرد خود را به قیود اجتماعی متعهد می داند از قبول مخاطرات پرهیز می کند. به عنوان مثال هر چقدر میزان تعهد فرد نسبت به خانواده، شغل، دوستان و غیره کمتر باشد، احتمال ارتکاب رفتار انحرافی بیشتر خواهد بود.
ج) درگیری (مشغولیت): میزان مشغول بودن فرد به فعالیت های گوناگون است که باعث می شود برای کار خلاف وقت نداشته باشد کسانی که مشارکت مداوم در فعالیت های زندگی، کار، خانوادگی و غیره ندارند و بیکارند، فرصت بیشتری برای انحراف دارند.
د) باور و اعتقاد: میزان اعتباری است که فرد برای معیارهای قراردادی اجتماع قایل است وباعث می شود در حالی که می تواند طبق میل خود از آن ها تخلف کند پای بند به آن باقی بماند. مانند باور به نیکو کاری یا حسن شهرت در بین خانواده و همالان .بنابراین اگر فردی اعتقاد قوی به ارزش ها و اصول اخلاقی یک گروه نداشته باشد یا به این ارزش ها وفادار نباشد احتمال گرایش وی به رفتار انحرافی بیشتر خواهد بود.
بر اساس نظریه هیروشی،آزادی مطلق افراد در زندگی اجتماعی، زمینه ساز آسیب های اجتماعی در بین افراد و جامعه را فراهم می سازد. به اعتقاد هیروشی بزهکاری زمانی اتفاق می افتد که قیود فرد نسبت به اجتماع ضعیف شود یا به کلی از بین برود، بعبارتی انحرافات وقتی اتفاق می افتد که فرد نسبت به قید و بندهای اجتماعی کم اعتنا یا اصلا بی اعتنا باشد. بر اساس این نظریه اگر افراد نسبت به باید ها و نبایدهای جامعه توجه ای نداشته باشند و خود را فردی آزاد و مستقل در نظر بگیرند این فرایند رفتاری زمینه را برای انزوای افراد و آسیب های اجتماعی فراهم می سازد.
از متغیرهای اساسی و اصلی درنظریه هیروشی آموزه های دینی و تأثیر آن بر رفتار افراد می باشد. بنا بر این نظریه اعتقادات دینی و باورهای مذهبی بعنوان یک عامل کنترل کننده درونی بر رفتار فرد تأثیر گذار می باشد. بنابر این نظریه، فردی که پایبند به اعتقادات دینی، ارزش ها و هنجارها و نظام های فرهنگی در جامعه باشد فردی رها شده و گسسته در جامعه نخواهد بود. زمانی که در فرد نقش مذهب و عوامل معنوی پر رنگ می شود بی شک میزان انحرافات و آسیب های اجتماعی کاهش پیدا می کند، چرا آیین های مذهبی مخالف هرگونه تنهائی و انزوا طلبی اند، به گونه ای که در بررسی ها و تحقیقات صورت گرفته مشخص شده است اغلب مجرمان افرادی دور شده از دین هستند و در خانواده های پرورش یافته اند که ارزش های معنوی کمرنگ و ارزش های مادی جای آن را گرفته است(ساعتچی، 1391).
[1] – Social Learning Theory
[2] – Social Control Theory
[3] – Hirschi
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
اثر اعتیاد به اینترنت بر افسردگی و اعتماد به نفس و سلامت روان دانش آموزان